امام حسن مجتبی(ع) ، گردان(5)، گردانی از نیروهای پاسدار و بسیجی شهرستان اراک و حومه در سازمان لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب(ع) و پسازآن، لشکر ۷۱ روحالله(ره) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
پیشینه: با اجرای طرح والعاصفات (اعزام سراسری پاسداران به یگان رزم در ۱ مرداد ۱۳۶۲) و حضور پاسداران در مناطق عملیاتی، فرماندهان ارشد لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب(ع) برای ساماندهی و استفادة بهینه از توان نیروهای پاسدار، تصمیم گرفتند نیروهای پاسدار موجود در گردانهای لشکر را به دو گروه تقسیم کنند و هر گروه شش ماه، در مناطق جنگی حضور داشته باشد؛ بهاینترتیب، کادرِ گردان علی بن ابیطالب(ع) * در آذر ۱۳۶۲، به دو کادر (گروه) تقسیم شد و کادر دوم گردان علی بن ابیطالب(ع) در ۲۰ شهریور ۱۳۶۳، با نام گردان امام حسن مجتبی(ع) به فرماندهی بشیر روشنی در اراک سازماندهی و به پادگان شهرک بدر (پادگان شهید مهدی زینالدین) در پنجکیلومتری جادة اندیمشک - اهواز گسیل شدند. در ادامه، کادر گردان، نخست، به مهاباد اعزام؛ ولی همزمان با شهادت مهدی زینالدین (شهادت: ۲۷ آبان ۱۳۶۳) و لغو عملیات در آذر ۱۳۶۳، به پادگان انرژی اتمی (چهل کیلومتری جادۀ اهواز - آبادان) منتقل شدند. این گردان از بدو تأسیس (20 شهریور ۱۳۶۳) تا پایان جنگ تحمیلی (29 مرداد ۱۳۶۷)، در سه عملیات آفندی و چهار عملیات پدافندی شرکت کرد (نادری).
با آغاز عملیات بدر (20 اسفند ۱۳۶۳) که با رمز «یا فاطمه زهرا(س)»، در جبهة جنوبی (هورالهویزه) باهدف قطع جادة بصره - العماره و تهدید بصره از شمال اجرا شد (رشید، ص ۷۳)، لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب(ع) مأموریت یافت زیرامر قرارگاه کربلا، نخست، با عبور از آبراههای جَمَل و اِنفاق، سیلبند ساحل شرقی ارتش عراق در هورالهویزه؛ و سپس، با پیشروی بهطرف دجله، سرپلی در غرب رودخانة دجله را به تصرف درآورد. آنگاه بهمنظور تأمین سیلبند غرب رودخانة دجله، تک را ادامه دهد (زارعزاده، ص ۱۹۲).
گردان در آذر ۱۳۶۳، با الحاق نیروهای بسیجی به استعداد نزدیک به سیصد تن، با سه گروهان پیاده، یک دسته ادوات و ارکان گردان بدینترتیب سازماندهی شد: فرمانده گردان، بشیر روشنی؛ جانشین اول و دوم، مسعود مرادی* و محسن کریمی؛ فرمانده و جانشینان گروهان ۱ بهترتیب: مهرداد اورنگ، سید عباس سجادی و علی گنجی، و فرمانده و جانشینان گروهان ۲: غلامرضا رجبی*، محمدصادق بهرامی* و محمدصادق عاشوری؛ فرمانده و جانشینان گروهان ۳: قربانعلی مهدوی*، اسماعیل فضلعلی* و منصور بهاری* بودند (روشنی؛ داودآبادی، مصاحبه ... ؛ گزارش ... عملیات بدر، ص ۳). سلاحهای آنان کلاشینکف، تیربار گرینف و آر.پی.جی ۷ بود و پس از چند روز به شهرک بدر رفتند و به مدت ۲۵ روز، کلاسهای آموزشی شنا و قایقرانی را در مقر و سدّ دِز و نیز، آموزشهای نظامی را طی دو ماه در انرژی اتمی گذراندند که در حین آموزش، سه تن از نیرویهای گردان به شهادت رسیدند (داودآبادی، مصاحبه). در ادامه، دو رزمایش گروهانی و گردانی را در انرژی اتمی و مقر شهید صادقی (حاشیۀ غربی کارون، روبهروی مقر انرژی اتمی)، بهترتیب در ۵ دی و ۱۰ اسفند ۱۳۶۳ برگزار کردند. در این رزمایشها، طریقة پاکسازی منطقه، عبور از رودخانه، تصرف اهداف، کار با قطبنما، جهتیابی و عبور از موانع با موفقیت اجرا شد (گزارش عملیات بدر، ص ۱۱؛ خسروی).
پس از سازماندهی و توجیه نیروها، گردان زیرامر تیپ دوم لشکر ۱۷ مأموریت داشت در مرحلة دوم با عبور از رود دجله، روی جادة العماره - بصره عملیات و از عقبنشینی نیروهای متواری عراقی جلوگیری کند؛ بدینمنظور، گردان در ۱۹ اسفند، با تجهیزات نظامی از مقر انرژی اتمی به سهراهی جُفیر گسیل و در منطقة تجمع لشکر مستقر شد (کریمی). پس از سه روز، به جزیزة مجنون شمالی عزیمت و در کنار پل کوثری علی بن ابیطالب(ع) (در جزیرة مجنون شمالی) استقرار یافت. نیروهای گردان در ۲۲ اسفند ۱۳۶۳، پس از طی چهار کیلومتر از روی پل، در دو روز و دو مرحله، سوار بر قایق به سیلبند اول در فاصلة هشت کیلومتری رسیدند (همو).
باتوجهبه اینکه یگان جناح شمالی نتوانست به اهداف نبرد دست یابد؛ لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب(ع) و از جمله گردان امام حسن(ع)، بهناچار به تأمین جناح شمال و مقابله با ارتش عراق مشغول شد. ارتش عراق توانست با استفاده از پل النَّهیر، نیروهای زرهی خود را به منطقه وارد کند (همو). بهرغم شمار زیاد تانکها و نیروی زرهی ارتش عراق، پس از سه شبانهروز نبرد سنگین، گردان منطقة اشغالشده (کانال یا خاکریز صفین) را حفظ و تثبیت کرد؛ اما با شدت درگیری و آمار بسیار شهدا و مجروحان و نیز، نرسیدن نیروی کمکی، با دستور فرماندهان، یگان جدید جایگزین گردان شد و بخشی از نیروهای گردان با قایق و بخشی نیز، از روی پل ماشینروی تازهتأسیس، در ادامة پد ۶، به جزیرۀ مجنون شمالی رفتند (داوآبادی، مصاحبه؛ گزارش عملیات بدر، ص ۱۳). پس از پایان عملیات بدر، باقیماندة نیروهای گردان اعم از پاسدار و بسیجی، برای استراحت و تجدید قوا به اراک بازگشتند و منتظر ابلاغ مأموریتهای آتی شدند (روشنی؛ کریمی).
در این عملیات، ۵۵ تن از رزمندگان گردان شامل ۱۰ تن نیروی کادر و ۴۵ تن نیروی بسیجی شهید؛ و همچنین، ۱۳۶ تن مجروح شدند (گزارش عملیات بدر، ص ۱۷ - 29). جانشین گردان، مسعود مرادی؛ فرماندهان گروهان، غلامرضا رجبی و قربانعلی مهدوی؛ معاونان گروهانها، محمدصادق بهرامی، سید عباس سجادی و منصور بهاری و فرمانده دسته ادوات، مجتبی نوری، شهید شدند و بشیر روشنی مجروح شد (کریمی؛ داودآبادی، مصاحبه؛ خسروی).
مأموریت پدافند از جزیرۀ مجنون: در تابستان ۱۳۶۴ ش، پس از عملیات عاشورای ۲، در چنگوله و به موازات تکاپوی لشکر برای مأموریت آفندی والفجر ۸، در کنار ارودکنار، بار دیگر از طرف قرارگاه کربلا بیش از هشت ماه پدافند در بخشی از جزیرة مجنون به لشکر ۱۷ ابلاغ شد (اشعریمقدم و کربلایی، ج ۳، ص ۳۸۵)؛ بدینترتیب، گردان در ۲۵ شهریور ۱۳۶۴ به شهرک بدر گسیل و سه ماه در آنجا آموزشهای نظامی را گذراند. ساختار گردان با همان فرمانده بدینترتیب شکل گرفت: جانشینان اول و دوم، نورخدا قاسمی و محسن کریمی؛ فرماندهان گروهان ۱ تا ۳ به ترتیب؛ علیرضا داودآبادی، اسماعیل فضلعلی و علی گنجی. در ۲۵ آذر ۱۳۶۴، گروهان ۱ مأموریت داشت، به مدت یک ماه، تأمین و پدافند از پد غربی جزیرة مجنون جنوبی را اجرا کند. گروهانهای ۲ و ۳ نیز، در شهرک بدر مستقر شدند. مهمترین اقدامات گردان در این عملیات پدافندی، تقویت و تحکیم سنگرهای خودی، گسیل نیرو به کمینها و تبادل آتش بود. پس از مأموریت پدافندی، به مدت پانزده روز، آموزش شنا را در ورزشگاه آزادی گذراندند؛ سپس، به انرژی اتمی و شهرک بدر گسیل شدند (داودآبادی، مصاحبه)
گروهان ۱ که از ۲۵ دی در پدافندی جزیرۀ مجنون بود به گروهان ۲ و ۳ ملحق شد که از ۲۵ آذر ۱۳۶۴، در شهرک بدر مستقر بودند؛ بهاینترتیب، سازمان عملیاتِ پدافندی گردان به استعداد ۲۵۰ تن شکل گرفت و بهمنظور شرکت در دورههای آموزشی ازجمله: سلاحشناسی، تاکتیک (راهکنش)، عقیدتی، تخریب، رزم انفرادی، مخابرات و جهتیابی نیروها به پادگان انرژی اتمی گسیل شدند (کریمی؛ خسروی).
با آغاز عملیات والفجر ۸ (20 بهمن ۱۳۶۴) که با رمز «یا فاطمه زهرا(س)»، در جبهة جنوبی (شبهجزیرة فاو)، باهدف تصرف فاو و تهدید بصره از جنوب اجرا شد (رشید، ص ۷۴)، لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب(ع) مأموریت داشت بین جادة فاو - بصره و فاو - امالقصر، برای تصرف پایگاه موشکی وارد عمل شود که با موفقیت لشکر ۲۵ کربلا در این منطقه، تصرف کارخانة نمک و تأمین آن به لشکر ۱۷ واگذار شد (زارعزاده، ص ۲۲۰). در این نبرد، گردان مأموریت داشت با عبور از مواضع عراقیها از کانال و پل صدام عبور کند و با پدافند در منطقه به تثبیت مواضع مشغول شود؛ بنابراین، گروهان ۱ مأموریت خطشکنی و نفوذ به مواضع عراقیها؛ گروهان ۲ عبور از گروهان ۱ و رسیدن به کانال و پل صدام؛ و گروهان ۳ احتیاط گردان را بر عهده داشت (کریمی).
در ادامه، در اوایل بهمن ۱۳۶۴، یک دسته از نیروهای گردان در جایگاه پیشرو با مسئولیت محسن کریمی به منطقة خسروآباد گسیل شدند تا منطقه را برای استقرار گردان آماده کنند (داودآبادی، عملکرد ... ، ص ۸)؛ همچنین، با ابلاغ مأموریت در ۲۰ بهمن، باقیماندة نیروهای گردان روز بعد، در مقر انرژی اتمی، بهوسیلة خودروهای کمپرسی به منطقة خسروآباد گسیل و در نخلستانهای منطقه مستقر شدند. بعد از اقامة نماز مغرب و عشا، با چند قایق به آنسوی اروندرود انتقال یافتند؛ سپس، تا سهراهی ابتدای جادة فاو - امالقصر، در پشت خاکریزی به منزلۀ احتیاطِ نزدیکِ ل ۱۷ در امتداد سایت موشکی قرار گرفتند که شب پیش، گردان امام حسین(ع)* آن را تصرف و پاکسازی کرده بود (همان، ص ۹؛). درادامه، براثر اصابت گلولة توپ به خاکریز محل استقرار گروهان ۳، سه تن از نیروهای گروهان شهید و پنج تن ازجمله فرمانده گروهان، مجروح و منصور محصولی* جایگزین وی شد (کریمی؛ خسروی).
روز ۲۲ بهمن ۱۳۶۴ نیز، ارتش عراق منطقۀ خسروآباد را بمباران شیمیایی کرد که براثر آن نیروهای دستة پیشرو مجروح شیمیایی شدند و یک تن از آنها، به نام باقری، هنگام انتقال به عقب شهید شد؛ بدینترتیب، تا ۲۷ بهمن، به فرمانده گردان مأموریت داده شد تا محل خط دفاعی گردان امام حسین(ع) (ضلع شرقی کارخانة نمک تا سهراهی جاده فاو - بصره) را شناسایی کند و به استعداد یک گروهان، آمادة اجرای عملیات باشد. بدینمنظور، تصرف و پاکسازی دژ روبهروی گردان امام حسین(ع) که ارتش عراق در آن مستقر بود، به گردان واگذار و تمامی شناساییها انجام شد؛ اما پیش از شروع، عملیات لغو شد (همو؛ داودآبادی، عملکرد، ص ۱۰؛ نادری).
در ۲۸ بهمن، دستور توجیه و آشنایی خط دفاعی لشکر ۲۷ محمد رسولالله(ص) در مسیر جادة فاو - امالقصر به فرمانده گردان ابلاغ و گردان در منطقة غرب کارخانۀ نمک و پل صدام در جادۀ فاو - امالقصر بهشدت با عراقیها درگیر شد. با مقاومت سرسختانه و آتش شدید ارتش عراق، تصرف پل محقق نشد و بهسبب اینکه نیروها موفق به پیشروی و رسیدن به اهدف مدنظر نشدند؛ بخش زیادی از شهدا و مجروحان در پشت موانع عراقیها باقی ماندند و هفتاد تن نیز مفقود شدند. در ۱۳۷۴ ش، با کوشش گروه تفحص، پیکر این شهدا به اراک بازگشت (داودآبادی، عملکرد، ص ۱۱، ۱۲، ۱۳). ارتش عراق با آمادهسازی چند تیپ، لشکر و استقرار در آن محل، تک سنگینی را بر ضد نیروهای گردان برنامهریزی کرده بود؛ اما بهسبب مقاومت و نبرد نیروها، افزونبر وارد شدن ضربههای سنگینی به عراقیها؛ تهاجم پیشبینیشده نیز مختل و پاتک آنان منتفی شد. پسازآن، باقیماندۀ نیروهای گردان به محل استقرار پیشین بازگشتند (خسروی؛ داودآبادی، مصاحبه؛ شاکری).
در ادامه، با حضور کاوه نبیری*، مسئول محور، در آن مقر و اعلام اینکه عراق در محور فاو - امالقصر پاتک کرده و در حال پیشروی است؛ سی تن از نیروهای آر.پی.چیزن گردان با سه دستگاه تویوتا، از راه فرعی به سهراهی کارخانۀ نمک گسیل شدند (کریمی). از یک سو، بارش باران و گِلی شدن منطقه، حرکت تانکها و نیروهای عراقی را بسیار کُند و از سوی دیگر پیش از رسیدن آر.پی.چیزنها، حضور دو گردان از لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) وضعیت منطقه را تثبیت کرده بود (داودآبادی، عملکرد، ص ۱۵). بنا به دستور فرمانده لشکر، باقیماندۀ نیروهای گردان به استعداد یک گروهان، ساماندهی و تجهیز شدند (شاکری) و در شبهای ۳۰ بهمن، ۱، ۲ و ۳ اسفند ۱۳۶۴، بهمنظور انتقال پیکر شهدا و حضور در منطقه به آنجا رفتند، اما باتوجهبه وضعیت موجود، موفق نشدند (نادری؛ داودآبادی، مصاحبه). در ۶ اسفند، با دستور فرمانده لشکر، غلامرضا جعفری، نخست، نیروهای گردان به پادگان شهرک بدر؛ و سپس، برای تجدید قوا و استراحت به اراک بازگشتند (همو، عملکرد، ص ۱۶).
در این عملیات، ۷۵ تن شهید و۱۲۴ تن مجروح شدند (گردان ... ، ص ۲).
در جریان عملیات کربلای ۴ (3 دی ۱۳۶۵) که با رمز «یا محمد(ص)» باهدف تصرف ابوالخصیب (شهری در پانزدهکیلومتری جنوب شرقی بندر بصره، در کرانۀ جنوبی اروندرود)، محاصرۀ ارتش عراق در شبهجزیرۀ فاو (جنوب شرقی عراق) و تهدید بصره از جنوب اجرا شد (رشید، ص ۷۶)، لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب(ع)*، زیرامر قرارگاه عملیاتی نجف، در محور شمالی منطقۀ نبرد، مأموریت داشت از نوک جزیرۀ بوارین (محل اتصال نهر خین و اروندرود در شمال غربی خرمشهر)، به سمت غرب وارد عمل شود. خط حد این لشکر شش کیلومتر و حد پیشروی آن باتوجهبه عمق جزیره بین ۱۰۰ تا ۱۷۰۰ متر بود (زارعزاده، ص ۲۴۹ - 250).
گردان امام حسن محتبی(ع)، 21 شهریور ۱۳۶۵، از اراک به پادگان شهرک بدر گسیل و در طی دو ماه با پیوستن نیروهای بسیجی و تکمیل اعضا، با همان فرمانده و جانشین اول و دوم سازماندهی شد. جانشین سوم نیز مهدی اسماعیلی و فرماندهان گروهان ۱ تا ۳ بهترتیب: علیرضا داودآبادی، غلامرضا خسروی و صادق عاشوری بودند. نیروها افزونبر آموزشهای تخصصی نظامی، آموزش شنا، کار با قطبنما؛ همچنین، پیداکردن جهتهای جغرافیایی در تاریکی و تیراندازی از درون آب را فراگرفتند (قاسمی؛ خسروی).
گردان بهسبب بمبارانهای مکرر مناطق و اماکن نظامی و تهدید پادگان شهرک بدر، در جنگلهای روبهروی پایگاه شکاری دزفول (معروف به مقر جنگل در شمال استان خوزستان) استقرار یافت. در ۱ دی ۱۳۶۵، به مقر الهادی، در نزدیکی کارخانۀ نورد اهواز (گردان ... ، ص ۱۴)، و دو روز بعد، به مقر شهید صادقی، واقع در جادۀ اهواز - خرمشهر (در حاشیة غربی کارون) گسیل و آمادة شرکت در مرحلة دوم شد. مقرر بود گردان در مرحلة دوم عملیات، پس از موفقیت گردانهای خطشکن، به دنبال آنها حرکت و به ادامة عملیات مشغول شود (قاسمی)، اما بهسبب اینکه یگانهای عملکننده در مرحلة اول موفق نبودند؛ با وجود آمادگی کامل گردان امام حسن(ع) عملیات اجرا نشد و ۶ دی، گردان به مقر خود در دزفول بازگشت (گردان، ص ۱۵).
با شروع عملیات کربلای ۵ (19 دی ۱۳۶۵) که با رمز «یا فاطمه زهرا(س)» در منطقة عمومی شلمچه، در شمال غربی خرمشهر، باهدف پیشروی رزمندگان ایرانی بهسوی بصره اجرا شد (رشید، ص ۷۷)، مأموریت لشکر ۱۷ زیرامر قرارگاه نجف این بود که در منطقة پنجضلعی از لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) عبور و پس از جادة شلمچه - بصره، با حرکت به سمت جنوب، بهطرف اروندرود تک؛ و سپس، با یگانهای پیشبینیشده، برای تصرف جزیرههای بوارین و اُمالطُوَیل (جنوب غربی شلمچه) عملیات کند (زارعزاده، ص ۲۶۶؛ اشعریمقدم و کربلایی، ج ۲، ص ۷۷۴)؛ بنابراین، گردان در ۱۵ دی، به مقر انرژی اتمی گسیل و در مقر یگان دریایی لشکر مستقر شد. سه روز بعد، با ستون خودرویی و با مسئولیت محسن کریمی، بهسوی منطقه حرکت و عصر همان روز، به موقعیت ابوذر، در نزدیکی رود عرایض رسید و در پشت خاکریز مستقر شد. دوازده شب، عملیات در ضلع شرقی پنجضلعی در منطقة شلمچه آغاز و خط دشمن شکسته شد، اما با مقاومت نیروهای عراقی و روشنشدن هوا، گردان به عقب برگشت و ۲۰ دی، دوباره با ورود به منطقة عملیاتی، سوار بر قایق از آبگرفتگی شلمچه عبور کرد و بعد از ساعتی وارد کانال پنجضلعی شد. در این منطقه، درگیری شدیدی صورت گرفت و همان روز، منطقه تصرف و تثبیت شد. در همین روز، از طرف فرمانده لشکر مأموریت پاکسازی مقر تیپ عراقیها که بهصورت خاکریز مثلثیشکل بود، به گردان ابلاغ شد. گردان با ورود به مقر ارتش عراق و پس از پاکسازی، یکصد تن از آنان را که در سنگر زیرزمینی بزرگی پنهان شده بودند به اسارت گرفت. در ۲۱ دی، ساعت ۲۰، گردان حرکت خود را برای عملیات بعدی، در نزدیکی کانال کوثر، آغاز کرد و با تصرف این کانال در پشت خاکریز مستقر شد. به سبب مجروح شدن فرمانده گردان، نورخدا قاسمی فرماندهی گردان را بر عهده گرفت (عاشوری؛ قاسمی).
در ۲۳ دی ۱۳۶۵، گردان دوباره به انرژی اتمی بازگشت و دو روز بعد، برای اجرای مأموریت تک به جزیرة امالطویل سازماندهی شد. گردان به استعداد یک گروهان؛ فرمانده گردان نورخدا قاسمی؛ جانشین فرمانده، محسن کریمی؛ و فرمانده گروهان، غلامرضا خسروی بود. نیروهای گردان پس از ورود به منطقۀ عملیاتی، از جزیرة بوارین؛ و سپس از خط ارتش عراق گذر کردند و به جزیرۀ امالطویل وارد شدند. بهرغم اینکه آنان قسمتی از جزیره را به اشغال خود درآوردند؛ اما به سبب مقاومت ارتش عراق و نبود مواضع پدافندی مناسب بهناچار عقبنشینی کردند (همو؛ خسروی؛ زارعزاده، ص ۲۶۹) و تا پنج روز در خط پدافندی خود مستقر بودند؛ سپس، به دستور فرمانده لشکر و بهمنظور استراحت به مقر انرژی اتمی بازگشتند و یک هفته به مرخصی رفتند (عاشوری).
گردان امام حسن مجتبی(ع) در ۱۲ بهمن به منطقة عملیاتی بازگشت و بعد از سازماندهی و فراگیری آموزشهای رزم انفرادی، سلاحشناسی، راهکنش (تاکتیک) به مقر شهید صادقی در کنار کارون گسیل شد؛ سپس، ۲۰ بهمن، برای عملیات در باغ رضوان به سمت منطقۀ عملیاتی حرکت کرد و در مقر تاکتیکی لشکر در دهکده استقرار یافت (همو). با تعویق عملیات، هشت روز در مقر باقی ماند. در همین زمان، با بمباران شیمیایی ارتش عراق در ۲۸ بهمن ۱۳۶۵، هفتاد درصد نیروهای گردان، مصدوم شیمیایی شدند و به عقب بازگشتند و گردان علی بن ابیطالب(ع) جایگزین آنها شد (داودآبادی، مصاحبه؛ خسروی).
در این عملیات، ۲۱ تن ازجمله کاوه نبیری و مهدی اسماعیلی شهید و ۱۳۳ تن مجروح شدند (گزارش ... کربلای ۵، ص ۲ - 4).
مأموریت پدافند از خط شلمچه: در آغاز مهر ۱۳۶۶، پایوران گردان امام حسن مجتبی(ع) به شهرک بدر گسیل و با استعداد نزدیک به سیصد تن سازماندهی شدند. فرمانده گردان، بشیر روشنی؛ جانشینان اول و دوم، غلامرضا خسروی، محمود شریفی؛ فرماندهان گروهانها، محمدعلی خالقی، محمود نظری و صادق عاشوری بودند (عباسی). در ادامه، برنامههای آموزش نظامی و عقیدتی، برای گردان برگزار و آذر همان سال، به گردان مأموریت داده شد که به منطقة شلمچه گسیل و در خط پدافندی لشکر ۱۷ در قسمت کانال ماهی و سهراهی شهادت استقرار یابد. در این مأموریت، گردان در محدودۀ چهارصد متری از خط پدافندی شلمچه، در سه لایه خاکریز مستقر شد. بهسبب نزدیکی خط اول به نیروهای عراقی و زیر آتشبودن آن، گروهانها بهصورت چرخشی در خط اول مستقر و پس از یک هفته نوبتی جابهجا شدند (روشنی).
در این مأموریت که چهل روز طول کشید، براثر آتش خمپارهاندازهای دشمن، نُه تن از نیروهای گردان شهید و ۲۲ تن مجروح شدند. ازجمله شهدای شاخص گردان، جلال فضلعلی فرمانده دسته ادوات بود. بعد از پایان مأموریت، گردان خط را به یگان بعدی تحویل داد و برای تجدید قوا به پادگان شهید زینالدین بازگشت (همو؛ عباسی).
مأموریت پدافند از خط پدافندی فاو: در بهمن ۱۳۶۶، پیشبینی شد که در منطقة فاو (جنوب شرقی عراق میان بصره، آبادان و خلیجفارس)، عملیات گستردهای بر ضد قوای ارتش عراق اجرا شود؛ به همین منظور، ۴ بهمن ۱۳۶۶، نیروهای گردان امام حسن مجتبی(ع) با گردانهای دیگر لشکر به منطقة فاو گسیل شدند. باتوجهبه اینکه عملیات در این منطقه اجرا نشد، گردانهای دیگر به شهرک بدر بازگشتند؛ ولی به گردان امام حسن مجتبی(ع) با همان استعداد و سازمان مأموریت داده شد که در محدودهای در حدود ۱۵۰۰ متر در خط پدافندی فاو مستقر و از منطقه پدافند کند (همو). این مأموریت، ۲۷ روز طول کشید و جانشین گردان، محمود شریفی و یک تن از نیروها مجروح شدند. باتوجهبه تصمیم ایران برای اجرای عملیات والفجر ۱۰، گردان خط پدافندی را تحویل یگان دریایی لشکر داد و برای کسب آمادگی و اعزام به منطقۀ عملیات والفجر ۱۰ به پادگان شهرک بدر مراجعه کرد (همو).
مأموریت پدافند از خط حلبچه و خُرمال: با آغاز عملیات والفجر ۱۰ (24 - 29 اسفند ۱۳۶۶) که با رمز «یا محمد بن عبدالله(ص)»، در جبهه شمالی (سلیمانیه - حلبچه) و باهدف پیشروی بهسوی سلیمانیه اجرا شد (رشید، ص ۹۹)، به گردان امام حسن مجتبی(ع) مأموریت داده شد که در مرحلة دوم عملیات، به منزلۀ احتیاط گردان امام حسین(ع) به منطقه گسیل شود (گردان، ص ۱۶).
ساختار گردان با همان فرمانده در عملیات بدینترتیب بود: جانشینان اول و دوم گردان، غلامرضا خسروی و محمود زینلی؛ فرماندهان گروهان، علیرضا داودآبادی، صادق عاشوری و محمود نظری (همان، ص ۹). سه روز بعد از شروع عملیات، گردان امام حسن مجتبی(ع) با استعداد ۲۴۸ تن وارد منطقه شد و در محدودة ارتفاعات ریشن و دشت خُرمال (جنوب شرقی عراق) در خطی به طول حدود ۱۵۰۰ متر مستقر شدند و بهسبب نبود مواضع مناسب بهمنظور پدافند از منطقه، به ساخت سنگر و استحکامات لازم مشغول شدند (همان، ص ۷).
هرچند بهسبب نبود سنگرهای سرپوشیده، امکان استقرار و پدافند از منطقه مشکل بود؛ اما گردان ۲۴ روز در منطقه، عملیات پدافندی اجرا کرد و دو تن از نیروهای آن به نامهای باقر کبیری و نصرالله صبوری شهید و یک تن نیز مجروح شد (عباسی).
بعد از اجرای این مأموریت، گردان امام حسن مجتبی(ع) به اراک برگشت تا افزونبر تجدید قوا برای مأموریتهای آینده آماده شود، اما تا پایان جنگ به مأموریت دیگری گسیل نشد (همو).
در نیمة اول سال ۱۳۶۹، با تفکیک نیروی مقاومت بسیج (بهمنزلۀ چهارمین نیروی زیرمجموعة سپاه) از نیروی زمینی سپاه و نیز، با تدبیر فرمانده لشکر ۷۱ روحالله(ره)، کادرِ تمام گردانهای لشکر در گردانهای ویژۀ پیاده ادغام شد؛ بدینترتیب، گردان امام حسن مجتبی(ع) نیز منحل و کادر آن در گردانهای دیگر سازماندهی شد (کریمی).
مآخذ: اشعریمقدم، محمدرضا و مهدی کربلایی، نبردهای انقلابی، قم: حماسه یاران، ۱۳۹۶ - 1399 ش؛ خسروی، غلامرضا (جانشین گردان و فرمانده گروهان)، مصاحبه با رضا اشتری و زهرا مرادی، دی ۱۴۰۳؛ داودآبادی، علیرضا (فرمانده گروهان)، مصاحبه با همو، دی ۱۴۰۳؛ داودآبادی، علیرضا، عملکرد گردان امام حسن مجتبی(ع) در عملیات والفجر ۸، تحقیقات منتشرنشده موجود در ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و مقاومت استان مرکزی، اراک: بیتا؛ رشید، محسن، اطلس جنگ ایران و عراق: فشرده نبردهای زمینی ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ تا ۲۹ مرداد ۱۳۶۷، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مترجمان: عبدالمجید حیدری، سید سعادت حسینی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ۱۳۷۸ ش؛ روشنی، بشیر (فرمانده گردان)، مصاحبه با رضا اشتری و زهرا مرادی، بهمن ۱۴۰۳؛ زارعزاده، نادر، اطلس لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب(ع) در دوران دفاع مقدس، به کوشش گروه مطالعات و جغرافیای نظامی، تهران: مرکز چاپ سپاه، ۱۳۹۹ ش؛ شاکری، محمدرضا (فرمانده گروهان و از رزمندگان گردان امام حسین(ع) و مطلع گردان امام حسن(ع))، مصاحبه با رضا اشتری و زهرا مرادی، بهمن ۱۴۰۳؛ عاشوری، صادق (فرمانده گروهان)، مصاحبه با رضا اشتری و زهرا مرادی، بهمن ۱۴۰۳؛ عباسی، محمود (رزمنده گردان)، مصاحبه با رضا اشتری و زهرا مرادی، بهمن ۱۴۰۳؛ قاسمی، نورخدا (جانشین گردان)، مصاحبه با همان دو، دی ۱۴۰۳؛ کریمی، محسن (جانشین گردان)، مصاحبه با همان دو، دی ۱۴۰۳؛ گزارش عملکرد گردان امام حسن(ع) در عملیات بدر در سال ۱۳۶۳؛ تحقیقات منتشرنشده، موجود در معاونت عملیات تیپ ۱ روحالله (ره) مدیریت تحلیل نبرد، اراک: دی ۱۴۰۳؛ گردان امام حسن(ع) در دفاع مقدس، اسناد منتشرنشده موجود در تیپ ۱ روحالله: بیتا؛ گزارش عملکرد گردان امام حسن در عملیات کربلای ۵، تحقیقات منتشرنشده موجود در معاونت عملیات تیپ ۱ روحالله، مدیریت تحلیل نبرد، اراک: بیتا؛ نادری، اسماعیل (از فرماندهان گردان امام حسین و مطلع گردان امام حسن(ع))، مصاحبه با رضا اشتری و زهرا مرادی، دی ۱۴۰۳.
/رضا اشتری/